بازگشت ماهان، رأس 1:11

موسیقی‌ما- بهمن بابازاده: همه کسانی که آلبوم «من هنوز ...» ماهان بهرام‌خان را شنیده‌اند، اعتراف کرده‌اند که استعدادی جدیدی در عرصه موسیقی متولد شده و در صورتی که این جوان خوش‌فکر قدر خودش را بداند و مثل بسیاری از خواننده‌های جوان که شروعی قوی داشتند، اما رفته رفته اسیر جریانات خاص و پر‌حاشیه این وادی شدند، دچار خود شیفتگی نشود و با حوصله جلو برود، بدون شک آینده‌ای درخشان در انتظارشان خواهد بود.
او بعد از موفقیت اولین آلبوم‌اش چندین اجرای برنامه در کاخ سعد آباد و باغ بهشت تهران را هم تجربه کرد تا آرام آرام بتواند جایگاهش را در بین خواننده‌های پاپ تثبیت کند.
ماهان که فعالیت هنری اش را با گروه «‌0111» و قطعات R&B ای که از این گروه به صورت زیرزمینی منتشر شده بود، شروع کرده، بعد از همه گیر شدن و محبوب شدن کارهای‌شان تصمیم گرفت که به کارش رسمیت ببخشد و قطعات پر طرفدارشان را در قالب یک آلبوم مجاز روانه بازار رسمی موسیقی کشور کند. با مخالفت‌های ارشاد او مجبور شد که قسمت‌های رپ را از کلیت قطعات‌اش در آلبوم بیرون بکشد و کار شکل و فضایی کاملا پاپ گونه را به خود گرفت و جالب این‌جا بود که آلبوم مورد توجه هم قرار گرفت و توانست مخاطب‌اش را پیدا کند.
حالا و با گذشت بیش از یک سال از آن روزها، ماهان با تجربه تر شده و در تدارک آلبوم بعدی خود است. او در مورد آلبوم دوم‌اش می‌گوید؛ «تایم من برای آلبوم دوم بسیار بیش‌تر از آلبوم قبلی است و چون تجربه کاری‌ام هم خیلی بیش‌تر از قبل شده، ایمان دارم که نتیجه کار همانی می‌شود که انتظار دارم. در حال جمع و جور کردن کارهایم هستم و این وسط چون چندین پیشنهاد برای آهنگ‌سازی برای خواننده‌های مختلف داشته‌ام، کمی برنامه‌هایم برای آلبوم خودم به‌هم ریخت ولی قطعا همه سعی ام را برای نهایی کردن کار برای شش ماهه دوم امسال انجام خواهم داد».
در حالی که در بین خواننده های پاپ ، ندادن اطلاعات آلبوم جدید به رسانه ها تقریبا به یک اپیدمی تبدیل شده، اما ماهان تک تک جزئیات آلبوم‌اش را به زبان می‌آورد؛«در آلبوم جدیدم که شامل 10 ترک است، همه کارهای ملودی و تنظیم را خودم انجام داده‌ام و تا به امروز هم هم‌کاری‌ام با فرید احمدی و علی بحرینی در بخش ترانه، قطعی شده است. سعی کرده‌ام که در این آلبوم فضا را بیش‌تر به سمت ذائقه مخاطب ایرانی ببرم و ریتمیک‌تر و پر انرژی‌تر ملودی‌ها را ببندم. در تنظیم‌ها هم سعی‌ام بر این بوده که ترکیبی از فضاهای شرقی و غربی را داشته باشم و تنوع بیش‌تری را به قطعات تزریق کنم».
اما جذاب‌ترین بخش صحبت‌های ماهان بهرام خان، مربوط به عنوان آلبوم است؛ «اگر با این اسم موافقت شود، تصمیم گرفته ام که عنوان «1:11» را به‌روی آلبوم بگذارم که به نوعی یاد آور خاطرات خوبم در گروه«‌0111» است، نوشتار ساعت 1:11 دقیقه مشابه 0111 است و این سوژه‌ای بود که خیلی اتفاقی به ذهنم رسید و امیدوارم که بتوانم آن‌را عملی کنم».
امتیاز آلبوم جدید ماهان، متعلق به شرکت فرهنگی هنری «آوای نکیسا» است.

تصویر
منبع : موسیقی‌‌ما

به بهانه انتشار «عمو زنجیرباف» تازه ترین آلبوم روزبه نعمت اللهی؛

آمده ام که سر نهم
روزبه نعمت‌اللهی خواننده پاپ کشورمان چندی پیش جدیدترین آلبوم خود با عنوان «عمو زنجیر باف» را از طریق شرکت فرهنگی هنری سروش به بازار موسیقی ارائه کرد. این آلبوم که سومین آلبوم روزبه، بعد از آلبوم‌های «سرزمین مادری» و «هفته عاشقی» محسوب می‌شود، حاوی دوازده قطعه است و به مانند آثار پیشین نعمت‌اللهی بخش عمده‌ای از ترانه‌های آن یعنی در حدود 5 ترانه، سروده مسرور نعمت اللهی است، افشین میرمعزی، شایا گراوند و احمد نعمت اللهی هر کدام یک ترانه برای این آلبوم سروده‌اند و در نهایت چند شعر کلاسیک از شاعران بزرگ فارسی زبان نظیر مولانا ، سعدی، سنایی و امیرخسرو دهلوی هم برای ساخت آهنگ به کار رفته است. ملودی تمام قطعات این آلبوم توسط خودِ روزبه ساخته شده و تنظیم کننده کلیه قطعات هم پیام قربانی بوده است.

این نه منم من
روزبه نعمت اللهی اگرچه پیش از آلبوم قبلی‌اش یعنی آلبوم «هفته عاشقی» یک آلبوم دیگر هم با نام «سرزمین مادری» به بازار عرضه کرده بود، اما به اعتقاد اغلب مخاطبان، این چیدمان قطعات آلبوم دوم وی بود که در کنار پخش مکرر قطعه‌ای از آن با نام «ایران» از شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی موجب گردید مخاطبانی که اتفاقا متعلق به گروه سنی خاصی نبوده و هم جوانان را شامل می‌شدند و هم مُسِن‌ترها از آثار وی استقبال کنند. ریتم حماسی آهنگ «ایران» با ترانه‌ای زیبا که ترکیبی بود از یکی از سروده‌های ملک الشعرای بهار و همچنین ترانه‌ای از مسرور نعمت اللهی خیلی زود مورد توجه شنوندگان قرار گرفت و دیری نگذشت که ترجیع‌بند زیبای «ایران خاک دلیران/ایران غرش شیران/ایران همیشه جاویدان» به زمزمه کلامی گروه بسیار زیادی از ایرانیان تبدیل گشت؛ جالب اینجا است که این قطعه نه فقط در داخل ایران که در میان ایرانیان سرتاسر جهان طرفداران بیشماری یافت و در نظرخواهی‌های یکی دو سایت معتبر موسیقی فارسی در ردیف 10 آهنگ محبوب که خیلی زود با مخاطبان ارتباط برقرار کرده اند، قرار گرفت!

طبل خدایی بزن
روزبه در تهیه آلبوم «عمو زنجیرباف» کوشیده ضمن وفاداری به سبک کاری موقر و متینی که پیش از این و در دو آلبوم قبلی خود ارائه کرده بود و برمبنای آن تمام پروسه تولید آلبوم از انتخاب ترانه گرفته تا ساخت آهنگ و تنظیم را با وسواس تمام و صد البته وفاداری به موسیقی شرقی پیش می‌برد، تجربه‌هایی در فضاهایی جدیدتر را هم بیازماید. شاهد این مدعا تنظیم‌های زیبای اسپانیشی است که در تنظیم قطعاتی مانند «نفس کشیدن سخته» و «گل یاس» به کار رفته است. این موضوع در کنار یکدست بودن ترانه‌ها و همچنین استحکام ساختاری آهنگ‌ها که با پای بندی به سبک‌های اسلو و هاوس و همچنین ترکیب آنها با یک فضای شرقی جذاب ساخته شده و سپس تنظیم گشته‌اند، موجب پدید آمدن یک مجموعه زیبا و شنیدنی شده است. تاکید بر مجموعه جذاب آنجا مهم می شود که می‌بینیم در روزگار اخیر اغلب خوانندگان داخلی یا خارجی عمده فروش آلبوم خود را به پرطرفدار بودن یکی دو سینگل (تک آهنگ) منعطف نموده‌اند و گمان می برند تنها با استفاده از تنظیم‌کننده حرفه‌ای که برای تنظیم یک یا در بهترین حالت سه آهنگ خود به کار می‌برند، قادر خواهند بود یک آلبوم موفق را به بازار عرضه نمایند. البته این روش در کوتاه مدت روش خوبی برای جذب مخاطب عام است و به خصوص برای خوانندگان تازه کار بسیار سودمند است اما اگر برای خواننده‌ای، ماندگاری، بیش از مشهور شدن، مهم باشد مطمئنا این نوع کار کردن محلی از اعراب ندارد چرا که پس از یکی دو آلبوم، شنونده، دست خواننده را خوانده و حتی اگر شنیدن آهنگهای وی را کنار نگذارد، بدون شک برای خرید آلبوم وی هزینه‌ای پرداخت نکرده و به جای خریدن آلبوم، همان یکی دو آهنگ به اصطلاح هیت را از طریق دانلود اینترنتی یا به روشی دیگر تهیه می‌کند!
روزبه نعمت اللهی جزو معدود خوانندگانی است که با سه آلبومی که ارائه کرده، نشان داده برای تک تک قطعات خود به یک اندازه ارزش قائل است و برای انتخاب ترانه و ساخت آهنگ‌های مربوط به آنها وقت زیادی را صرف می‌کند. فقط نگاهی به ترانه‌هایی که وی برای خواندن انتخاب می‌کند، کافی است تا بفهمیم او برای پیمودن مسیر حرفه‌ای خود چه اِلِه‌مان هایی را مدنظر قرار داده است. اولین قطعه آلبوم «عمو زنجیرباف» قطعه ای است با نام «سلام علیک» که شعر آن برگرفته از یکی از سروده‌های شاعر بزرگ ایرانی یعنی مولانا است؛ همان مولانایی که «مثنوی»‌اش در میان فارسی زبانان به شدت شهرت یافته است. قرن ها از سرودن شعر کلاسیک «سلام علیک» می‌گذرد اما سادگی و ظرافتی که مولانا در سرودن به کار می بُرده، انتخاب یک ملودی حماسی درجه یک برای ساخت آهنگ و همچنین صدای محکم و اثرگذاری که روزبه نعمت اللهی دارد، موجب شده گمان کنیم نه تنها آهنگ و تنظیم این کار که شعر آن نیز محصول دهه هشتاد خورشیدی است. توانایی روزبه در شناسایی اشعار کلاسیک و همین طور تطبیق فضای کلامی این اشعار با موسیقی روز و متاثر از فضای موسیقی های شرقی و به عنوان مثال به کار بردن ساز دف برای تنظیم قطعات، موجب پدیدار شدن فضایی یکتا برای آلبوم شده است.

قصه‌ای شد، ماتم تو
غالب کارشناسان موسیقی معتقدند یکی از اساسی‌ترین عناصری که باید برای ساخت آلبوم‌های پاپ لحاظ شود، عنصر «تنوع» یا «دگرگونی» است.البته نباید فراموش کرد که در اینجا منظور از تنوع، قرار دادن آهنگ‌هایی از سبک‌های مختلف و عموما بی‌ربط در کنار یکدیگر نیست بلکه «تنوع» ناظر به دگرگونی تدریجی آهنگ‌های یک آلبوم از لحاظ مفهوم کلامی و سبک آهنگینی است که در مخاطب القا می‌کنند. به عنوان مثال در مجموعه آهنگ‌های قرار گرفته در آلبوم موسیقی «پدرخوانده» ساخته «نینو روتا» به غیر از شباهت پایه تنظیم آهنگ‌های مختلف، ربط معنایی قطعات مختلف آن قدر حساب شده و دقیق انجام گرفته که حتی مخاطبی که برای اولین بار این مجموعه را می‌شنود، قادر است اوج و فرودهای آهنگین اثر را به طور ناخودآگاه تشخیص دهد. عنصر تنوع نه تنها سبب جلوگیری از خسته کننده شدن یک اثر می‌گردد بلکه موجب آن می‌شود که بُعد اثرگذاری یک آلبوم هم به میزان قابل ملاحظه ای تقویت شود. برای ایجاد تنوع واقعی در یک آلبوم نه فقط می‌بایست به کلام ترانه و همین طور نوع ملودی به کار رفته برای آهنگ توجه کرد بلکه باید انتخاب ساز برای تنظیم را نیز به درستی مورد بررسی قرار داد. به نظر می رسد روزبه نعمت اللهی برای تولید آلبوم های خود به این موضوع بیش از هر چیز دیگری اهمیت داده باشد. توجه به ساختار آهنگین آلبوم‌های سه‌گانه روزبه و به خصوص دو آلبوم اخیر وی یعنی «عموزنجیرباف» و «هفته عاشقی» بیش از هر چیز مبین همین مساله است. به سختی می‌توان در این دو آلبوم قطعه زائد یعنی قطعه‌ای که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند، پیدا کرد و این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که در بررسی آلبوم‌های پاپ‌خوان‌های این روزها و حتی مشهورترین آنها اولین چیزی که جلب نظر می‌کند، زیاد بودن بیش از اندازه تعداد قطعات است و البته این موضوع بیشتر به دلیل آن صورت می‌گیرد که خوانندگان ما دوست دارند همه سلایق موسیقایی را ارضا کنند که در عالم واقع، این امر ناشدنی است و اصرار بر آن فقط به از بین رفتن انسجام یک مجموعه آهنگین می‌انجامد!

نی شِکَنم، شکر بَرَم
در زیر خُرده یادداشت‌هایی را در مورد قطعات مختلف آلبوم «عموزنجیرباف» ذکر کرده‌ایم؛ یادداشت‌هایی که شاید بیش از هر چیز اولین حسی را که پس از شنیدن این قطعات به مخاطب دست می‌دهد، توصیف می کنند.

سلام علیک: اولین قطعه آلبوم «عمو زنجیرباف» قطعه‌ای است با ریتمی ملایم ولطیف که ترانه آن برگرفته از یکی از اشعار مولانا است و با عبارت جالب «خواجه سلام علیک» آغاز می‌شود. در تنظیم آهنگ، پای بندی به موسیقی اصیل ایرانی و به خصوص استفاده از ساز دف مشهود است.

نفس کشیدن سخته: یک اُوِرتور آرام با همراهی پیانو و سپس آهنگی با ریتم اسپانیش که بیش از هر چیز گیتار زیبای آن است که جلب توجه می کند و با نواختن گیتار در زمینه کار، یک ترانه عاشقانه خوانده می‌شود.

هجرانی: ملودی کار یادآور ملودی قطعه «بازآمدم» از آلبوم «هفته عاشقی» است. «بازآمدم» در کنار «ایران» و «دریا» از پرطرفدارترین قطعات آلبوم قبلی روزبه بود. هم «هجرانی» و هم «بازآمدم» سروده مولوی هستند. تنظیم آهنگ قسمت آغازین «هجرانی» بسیار زیبا انجام شده است: »در غم هجر روی تو رفته ز کف قرار دل/گر ننماییم تو رخ، وای به حال زار دل»

بی ستاره: در ابتدای کار به زیبایی هر چه تمام تر گیتار نواخته می‌شود، یک لحظه گیتار قطع شده و روزبه می خواند: «من که تو آسمانِ تو حتی ستاره ندارم/کجا برم که بی تو من یه راه چاره ندارم» به تدریج کیبورد و پس از آن پرکاشن به کمک گیتار می آیند تا جذابیت آهنگ را بیشتر کنند.

بندگی: اورتور آهنگ تداعی‌گر حالتی تعلیق برانگیز و شاید هم دلهره آور است که رفته رفته این تِم تعلیق آور به تِمی کاریزماتیک تبدیل می‌شود؛ تمی که تحریرهای زیبای نعمت اللهی را نیز در کنار خود دارد.

اگه نباشی: یک قطعه بسیار آرام و عاشقانه که ترانه‌ای بسیار زیبا دارد. تنظیم قوی کار که در میانه شکلی الکتریک هم به خود می‌گیرد، بر اثرگذاری مفهوم این ترانه کمک شایان توجهی نموده است.

مشرقی عاشق: ریتم سمفونیک و در واقع ارکسترال ابتدایی قطعه، مخاطب را برای شنیدن یک قطعه حماسی آماده می‌کند. ترانه اثر که سروده مسرور نعمت‌اللهی است بسیار شبیه به سروده‌های ملک الشعرای بهار است. گیتاری که در تمام طول آهنگ و به فواصل زمانی مختلف شنیده می‌شود، بُعد حماسی آهنگ را تقویت کرده است.

چشم به راه: قطعه با صدای روزبه آغاز می‌شود. روزبه می‌خواند: «من غزلخونِ ستاره های راهم، به نگاهِ تو نگاهم، من همیشه چشم به راهم» پس از خواندن این بند، نوای دلنشین پیانو در همراهی با صدای خواننده، بیش از هر چیز آرامش و سادگی را به مخاطب هدیه می‌کند.

کاروان زندگی: شعر حماسی سعدی نیاز اساسی به یک تِم حماسی دارد که با اورتورِ حماسی این آهنگ و سپس اوج و فرودی که روزبه در صدای خویش ایجاد می‌کند، این مهم کاملا برآورده می‌شود.

گل یاس: یک قطعه اسپانیش دیگر که نوای گیتار فلامنکوی آن که احتمالا توسط فیروز ویسانلو نواخته شده، دلتنگی مخاطب را پس از شنیدن ترانه غمگین آن دوچندان می‌کند.

عموزنجیرباف: ترانه‌ای عمیق در کنار آهنگی آرام اما به شدت اثرگذار! هم آهنگ و هم ترانه در اوج خود به ناگاه پایان می‌یابند.

ریمیکس دریا: ریمیکسی زیبا از قطعه ای زیبا به نام «دریا» که متعلق به آلبوم گذشته «روزبه» بوده و نکته جالب در مورد این قطعه آن است که ترانه سرای آن گمنام است: «دریا! اولین عشق مرا بردی/دنیا دم به دم مرا تو آزردی»

[ حامد مظفری ]
hamedjournalist@yahoo.com

تصویر

ارکستر بادی موسیقی محلی اسپانیا را می‌نوازد

ارکستر بادی تهران به رهبری جاوید مجلسی اول و دوم مرداد در تالار وحدت به اجرای برنامه می‌پردازد.

در این کنسرت که به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی برگزار می‌شود و پیش‌تر اعلام شده بود که توسط سینا ذکایی رهبری خواهد شد، متشکل از نوازندگانی چون سینا ذکایی و محمدنراقی: فلوت، داریوش بیژنی، نوژن طوفان، امیرمحمدی و روحام ایران خواه: کلارینت، امیرحسین محمد خانی: ابوا، هومن نامداری و میثم سالکی: ساکسیفون، امیر ملکی و امیرحسین محمدیان: فاگوت، فرزان بیژنی و میلاد عباسی: هورن،کامیار ماندگاری و علی ضرابی:ترومپت، سیامک کریم پور و رامین براتی: ترومبون، افشار حشمتیان:توبا و سامان بهشتی: درامز به روی صحنه می‌روند و در دو بخش قطعاتی از موسیقی کلاسیک و جاز را اجرا می‌کنند.
در این اجرا ارکستر در بخش کلاسیک قطعاتی چون «رقص شمشیر» اثر آرام خاچاطوریان، داستان اثر برن اشتاین، والس شماره 2 از شوستا کوویچ، قطعه‌ای از موسیقی محلی اسپانیا، سوئیت فندق شکن از چایکوفسکی و سمفونی دنیای جدید از دور ژاک و در بخش جاز قطعاتی چون مولانیزا، کاراوانا، جورجیا، ماموریت غیر ممکن و ....را می‌نوازند.
ارکستر بادی تهران در سال 1385 توسط عده ای از فارغ التحصیلان و هنرجویان هنرستان موسیقی به سرپرستی سینا ذکایی تشکیل شد. این گروه تاکنون اجراهای متعددی را در تهران و شهرستانها داشته و رتبه اول را در بخش ارکسترال بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر به خود اختصاص داده است.


تصویر
منبع : فارس

ارکستر ملی بدون فخرالدینی با مشکل مواجه می‌شود

رابطه عاطفی که بین رهبر ارکستر ملی و نوازندگان آن در طول این سال‌ها به وجود آمده باعث شده تا ادامه کار این ارکستر با هدایت هر کس دیگری به جز فرهاد فخرالدینی با مشکلاتی مواجه شود.

کیوان ساکت ضمن اعلام این مطلب گفت: فرهاد فخرالدینی برای شکل‌گیری و فعالیت ارکستر ملی از سال 77 تا کنون زحمات زیادی کشیده است به گونه ای که در برخی مقاطع اگر وی حضور نداشت ادامه کار ارکستر به هیچ وجه ممکن نبود.
این نوازنده و موزیسین درباره کناره‌گیری فرهاد فخرالدینی از ارکستر ملی در ادامه افزود: آنچه من در طول مدتی که با ارکستر ملی همکاری داشتم دیدم نشان از هدایت مناسب نوازندگان توسط فرهاد فخرالدینی داشت که باعث شده بود تا رابطه عاطفی منسجمی بین وی و اعضای گروه به وجود بیاید و من نمی دانم اگر کس دیگری جایگزین آقای فخرالدینی شود عاقبت ارکستر ملی چه خواهد شد.
ساکت هم‌چنین توضیح داد: بعضی تصمیمات متولیان ارکستر ملی که در زمینه موسیقی تخصص ندارند و بعضا با شتاب اتخاذ شده بروز برخی آزردگی ها را موجب شده است که امیدوارم به این موضوع دقت بیش‌تری شود.
او با اشاره به بعضی از این تصمیمات گفت؛«اجرای 12 برنامه مختلف یا بیشترتوسط ارکستر ملی در طول یک سال که احتمالا 160 آهنگ مختلف را باید در بر بگیرد عملا غیر ممکن به نظر می رسد. همان طور که می دانید برگزاری کنسرت در چند ماه از سال که مصادف با ماه های رمضان، محرم، صفر، ایام وفات و سوگواری و یا 15 روز قبل و بعد نوروز می شود امکان ندارد؛ این در حالی است که ارکستر ملی نیز تنها دو بار در هفته تمرین می کند و اگر قرار باشد در مدت زمان باقی مانده سال این حجم از برنامه ها اجرا شود هیچ گروهی با هیچ رهبری تونایی انجام آن را نخواهد داشت».
این آهنگ‌ساز و نوازنده تار هم‌چنین افزود: مگر ما در ایران چند نفر مانند استاد فخرالدینی داریم که حالا ایشان هم کنار بکشند. به هر حال مجموعه ای از عوامل مختلف باعث می شود تا یک هنرمند دیگر توانایی ادامه فعالیت های هنری را نداشته باشد و من امیدوارم با توجه به مسائلی از این دست فضای مناسب تری از سوی متولیان فراهم شود.
تصویر

منبع : مهر

آلبوم‌ جدید چاووشی در لیست انتشار آوای باربد

موسیقی‌ما - انتشار دو آلبوم موسیقی محسن چاووشی درحالی دربلاتکلیفی به سرمی‌برند که مدیر برنامه های این خواننده ازانتشار هرخبری درباره این خواننده خودداری می‌کند.
هم اکنون یک آلبوم موسیقی محسن چاووشی که قرار بود پیش از این ازسوی مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شود در فهرست آثار آماده انتشار موسسه آوای باربد قرار دارد اما محمد رضا آهاری تنظیم کننده آثار محسن چاووشی و مدیر برنامه های این خواننده از ذکر دلایل انتشار نیافتن این آلبوم خودداری می‌کند و می‌گوید :تا بیست و بیست و پنج روز دیگر خبر می‌دهیم.
آهاری همچنین از ذکر جزییات تازه ترین اثر چاووشی نیز خودداری کرده است .
گفتنی است اولین اثر مجاز محسن چاووشی به نام «یک شاخه نیلوفر» چندی پیش توسط موسسه آوای باربد توزیع شد که با استقبال متوسط مخاطبان آثار چاووشی مواجه شد.

ضمن این‌که بنابرگزارش اختصاصی سایت موسیقی‌ما محمدرضا آهاری مدیر برنامه‌های محسن چاووشی که تنظیم ترانه‌های آلبوم «یه شاخه نیلوفر» را بر عهده داشت تحت هیچ شرایطی حاضر نیست هیچ خبری از فعالیت‌ها و برنامه‌های آتی محسن چاووشی را دراختیار رسانه‌ها قراردهد. اواعتقاد دارد همه مطبوعاتی‌ها اخلاقیاتی نزدیک به هم دارند وهمیشه می‌کوشند از هنرمندها نردبانی بسازند که خودشان را بالا بکشند واین اتفاق به‌ نظر ما یک سوء استفاده تبلیغاتی است، ما به ندرت مصاحبه می‌کنیم در همه این سال‌ها فقط از ما 3 مصاحبه روی کیوسک آمده که البته چند تایی ازآن‌ها هم جملات را با تخریب وبرداشت خاصی منعکس کرده‌اند که بازتاب‌های بدی هم برای ما داشته وهمین بالا وپایین کردن کلمه‌ها باعث شد اتفاقات بدی دوروبرمان به وجودبیاید. برای همین ترجیح می‌دهیم که درسکوت کامل به کارمان ادامه بدهیم وهیچ خبرموثقی از ما وجود نداشته باشد البته خبررسانی‌های غرض‌ورزانه وآلوده به وفور در جوامع مطبوعاتی ورسانه‌ها علیه ما وجود دارد که آن‌ها را دیگرنمی‌شود کاری‌شان کرد وما حتی به تکذیب آن‌ها هم نمی‌پردازیم. سکوت بهترین جواب ما به همه آن‌ها است.
آهاری درمورد آخرین اخبارآلبوم چاووشی به سایت موسیقی‌ما گفت؛ «هم آماده هستیم و هم نیستیم! نه اسمی برای آلبوم درنظر گرفته‌ایم ونه هنوز کارمان تمام شده است، ولی تا یک ماه دیگر یک اتفاق ویژه قراراست که بیفتد ولی فعلا ترجیح می‌دهیم که در این مورد هیچ صحبتی به میان نیاوریم».
آهاری در خاتمه صحبت هایش گفت؛ «حسن نیت شخص شما وسایت «موسیقی ما» به ما و همه جامعه موسیقی پاپ ثابت شده ولی به ما حق بدهید که در مورد آینده کاری‌مان سیاستی را که پیش رو گرفته ایم را بدون استثنا قائل شدن برای شخص یا رسانه‌ای، انجام دهیم . از هواداران آقای چاووشی در این سایت هم نهایت تشکر را داریم که همیشه در قبال او و کارهایش اظهار لطف می‌کنند و برای آن‌ها آرزوی موفقیت داریم».

تصویر
منبع : ایلنا + موسیقی‌ما

هنرمندان ایرانی و مرگ مایکل جکسون

موسیقی ما 

تصویر
امیر یگانه
[ خواننده پاپ ]

مایکل اسطوره تکرار ناپذیری بود. مطمئنا درعرصه موسیقی، دیگر نابغه ای مثل اوبه این زودی ها به وجود نخواهد آمد. ولی هر چقدر که طول عمرهنری اش بالاتر رفت کیفیت کارهایش به طرز محسوسی پایین می آمد واز لحاظ خوانندگی افول داشت.اگر کنسرت های معرکه و رقص ویژه اش نبود, مطمئنا خیلی زود فراموش می شد.او در سالهای ابتدایی ورودش به دنیای موسیقی چنان آثاری را به دنیا عرضه کرد که تامدتها رتبه اول محبوبیت رادردنیاداشت.
برای رفتنش خیلی زود بود.اوخیلی چیزها هنوز می توانست به مردم دنیا هدیه کند. حرکاتش, رقص هایش و...این ها هرگز تکرار نخواهد شد.
وقتی خبر راشنیدم, شوکه شدم. چون او هنوز یک خواننده تمام شده نبود و هنوز می توانست مردم را شوکه و خیره کند.

تصویر
رضا یزدانی
[ خواننده راک ]

موسیقی و سبکی که مایکل ارائه می‌داد چندان برای من جالب و دوست داشتنی نبود. سلیقه آدم ها متفاوت است. اما نمی‌توانم انکار کنم که بعضی ازترک‌هایی که نزدیک به سبک «راک» بود را دوست داشتم. یاحتی قطعه ای که اسلش (گیتاریست گروه «گانز اند روزز») درآن گیتار می زد.
در نوجوانی هایم بیش تر توانسته بودم با مایکل ارتباط برقرار کنم اما رفته رفته موزیک‌اش نتوانست عطش راک من را تامین کند.
ولی باتمام این حرف ها مایکل سلطان بلامنازع پاپ بوده و هست و از لحاظ رقص روی سن وحرکات بی نظیرش, هرگز تکرارنخواهدشد.اعجوبه ای که فکر نمی کنم حالا حالاها کسی بتواند حتی به شهرت و محبوبیت‌اش نزدیک شود.

تصویر
عبدالحسین مختاباد
[ موزیسین و خواننده ]

وقتی بیلی‌هالیدی خواننده معروف سیاهپوست آمریکایی مکتب بلوز و جاز (1959-1915 )، ترانه جنجالی «میوه شگفت‌انگیز» را در دهه 40 اجرا نمود، موجی از نفرت توام با شرمساری سراسر آمریکا را فرا گرفت. نفرت از نژادپرستی و شرمساری از جنایاتی که نه‌تنها در جای جای زمین بلکه حتی در خاک آمریکا نیز بر سر سیاهپوستان مظلوم می‌رود. در «میوه شگفت‌انگیز» بیلی‌هالیدی داستان برخوردش با درختی را شرح می‌دهد که خلاف روزهای قبل و حتی طبیعت همیشگی‌اش میوه عجیبی را به‌بار آورده است، ترجمه بخش‌هایی از این ترانه را خالی از لطف نیافتم: «بر شاخه درختان‌جنوبی میوه شگفت‌انگیزی آویزان است، خون بر برگها،خون بر ریشه، همراه با وزش آرام باد جنوب جسد مثله شده سیاهپوستی بر شاخه درخت تاب می‌خورد، چه میوه شگفت‌انگیزی بر درخت آویزان است...با چشمانی از حدقه بیرون‌زده و لبانی در‌هم پیچیده...چه میوه تلخ،غریب و شگفت‌انگیزی...» ‌هالیدی با صدای سحر‌آمیز، گرفته و نجوا گونه‌اش تصویری درد‌آلود از نژادپرستی را ارائه می‌دهد که روح و قلب هر انسانی را به‌درد می‌آورد. برابر نوشته‌ها، گفته‌ها و شنیده‌ها اثر «میوه شگفت‌انگیز» همانند بمبی در جامعه هنری، روشنفکری و سیاسی آن زمان صدا کرده و تاثیرات عمیقی را در بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی سیاهپوستان از خود به جای گذاشت. همان تاثیری که رزا پارکس زن شجاع سیاهپوست در دهه 50 با امتناع از برخاستن از صندلی اتوبوس در اذهان عمومی و نهادهای مدنی و حقوقی از خود به‌یادگار نهاد. تاثیر موسیقی سیاهپوستان در عرصه‌های هنری، اجتماعی و سیاسی جوامع‌‌غربی و حتی غیرغربی امری غیرقابل انکار است. در کنار مبارزات نفس‌گیر رهبران سیاسی نظیر مارتین‌ لوتر‌کینگ، نلسون ماندلا و...قهرمانان عرصه ورزش نظیر محمد‌علی کلی و...، آوا و صدای موسیقی سیاه علمدار آزادی و برابری بود. قدرت اسرار‌آمیز نژاد سیاه در موسیقی، حیرت و شگفتی همگان را برانگیخت. در نیمه اول قرن بیستم که جامعه اریستوکرات مست از قدرت و ثروت، در سالن‌های پرزرق و برق، آثار موسیقیدانان کلاسیک را در آرامشی مواج‌گونه می‌شنید و به آسمان‌ها پرواز می‌کرد و در اپراها و بالت‌هایش غرق می‌شد، مردم کوچه و خیابان و کافه‌های متوسط و پایین شهر میزبان موسیقی غریبی بودند که بر دل و جانشان می‌نشست، بر شادی‌هایشان می‌افزود و بر زخم‌های پیدا و نهانشان مرهم می‌نهاد. موسیقی جاز، بلوز... و این ژانرهای موسیقیایی هدیه موسیقیدانان سیاه بود و اسرار‌آمیز آنکه نشاط بخشی این موسیقی از ذهن، زبان و ساز کسانی می‌تراوید که مجسمه تمام نمای رنج، فقر، تبعیض‌زدگی و بردگی بودند. کسانی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی به‌سبب رنگ پوستشان محروم بودند و حتی از نشستن بر روی صندلی‌های اتوبوس و نیز پا گذاشتن به قسمت‌هایی از شهرشان. مردم سیاهپوست نزاع و مبارزه خود را با این نابرابری غیراخلاقی و انسانی آغاز نمودند، اما در این پیکار سلاحشان نه تفنگ که تنها موسیقی‌شان بود. از اوایل 1930 آواها و نواهای سحر‌آمیز موسیقیدانان سیاهپوست از کافه‌ها و تجمعات خصوصی و گروهی سر برون کرده و گوش‌و‌هوش خلق را ربود. نجواهای غم‌آلود بیلی‌هالیدی، صدای بم و نخراشیده لوئیس آرمسترانگ به‌همراه نوازندگی بی‌نظیر ترومپتش، آهنگ‌های سحر‌آمیز دوک الینگتون، رقص‌ها و آهنگ‌های فرحبخش سامی دیویس و... همه و همه شادی و آرامش را به همه بشریت و آزادی و امنیت را به سیاهپوستان نوید می‌داد. نفوذ اندیشه و هنر موسیقی سیاهپوستان آنچنان عمیق گردید که دیگر اعمال رفتار نژادپرستی نه یک رفتار غیر‌قانونی بلکه عملی غیر‌اخلاقی و غیر‌انسانی بود که به سرعت و به شدت از سوی خیل عظیمی از روشنفکران، هنرمندان و حتی سیاستمداران مورد اعتراض و شماتت قرار می‌گرفت، و باید اذعان نمود که محبوبیت موسیقیدانان سیاهپوست از جمله مهمترین عامل در جذب نظر این گروه‌های ذی‌نفوذ بوده است. تاثیر موسیقی سیاهپوستان بر موسیقیدانان سفید‌پوست امری بدیهی است که نیازی به قلمفرسایی نیست. نسل معروف موسیقیدانان جاز و پاپ و راک نظیر گروه بیتل، الویس پریسلی و... میوه‌چینان گذران باغ ملون و همیشه سر سبز موسیقی جاز آفریقایی بودند. اما درختان این باغ ملون در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 «میوه شگفت‌انگیزی» را به‌بار آوردند. این میوه خلاف اسلاف سیاهپوستش مثله شده بر آنان آویزان نبود، بلکه میلیون‌ها و حتی بیش از یک میلیارد انسان شیفته و حیران او بوده، خواهان چشیدن صدا و هنرش، و تا جایی که حتی او را در حد یک بت می‌پرستیدند، این میوه شگفت باغ موسیقیایی سیاهان، کسی نبود جز سیاهپوست جوانی بنام «مایکل جکسون».

تصویر
خشایار اعتمادی
[ خواننده پاپ ]

مایکل جکسون در عالم موسیقی تنها یک اتفاق گذرا نبوده، بلکه باعث و بانی تحولی بزرگ در عرصه موسیقی بوده است. در بررسی شخصیت هنری او باید به این مسأله اشاره کرد که او به عنوان هنرمند قرن انتخاب شد. انتخاب «هنرمند» - نه آهنگساز و نه خواننده- نشان می دهد که شخصیت او را باید بالاتر از یک موسیقی دان دانست. او با کلیپ‌های متعددی که اجرا کرد، کمک فراوانی به ارتقای تکنیک های سینمایی هالیوود انجام داد. جکسون هنرمندی بسیار باذکاوت بوده و شهرت جهانی اش نشانه ای از همین موضوع است. او از معدود هنرمندانی است که در سراسر دنیا تا این اندازه شناخته شده است و تعداد طرفدارانش به بیش از یک میلیارد نفر می رسد. جکسون ‌ پشت هر حرکت موسیقایی اش تفکری بزرگ بود.
تفکری که نه تنها جامعه ای خاص که کل انسان ها را هدف قرار می داد و می اندیشید که از چه لوکیشن، چه مضمون و چه فضایی بهره ببرد که تعداد بیشتری مخاطب را جذب کارهای خویش کند. مجموع این عوامل است که باعث شده تا او تحولات گسترده ای را در موسیقی ایجاد کند. به شکلی که از آغاز دهه 1980 او طوری موسیقی دنیا را متحول کرد که بسیاری از موسیقی هایی که حتی هم اکنون ساخته می شوند، تحت تاثیر او به وجود آمده اند. او از اولین کسانی بود که از سازهای الکترونیک بهره برد و دست به تلفیق موسیقی زد. حرکات موزون گروهی نیز از دیگر دستاوردهای او بود که هنزو که هنوز است به عنوان یک سنت در میان موسیقی دانان در آمده است.
در این میان البته نمی توان تکنیک های پیچیده او در خواندن را نیز به فراموشی سپرد. او دارای صدایی وحشی در قالب یک سولوریته ملایم بود، ‌به شکلی که اگر به لحن خواندن او توجه کنید، مشاهده خواهید کرد که لحن او بسته به شعری که ادا می کند، ‌تغییر می کند. همچنین در بررسی فعالیت موسیقایی جکسون‌ نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که او فعالیت های اجتماعی فراوانی در دوران موسیقایی خویش انجام داد و در کلیپ های متعدد خویش تلاش فراوانی برای برابری، مبارزه با تبعیض نژادی، کشتار مسلمانان توسط صرب ها و مسلمانان فلسطین انجام داده است.
او همچنین در کلیپ ها و ویدیوهای خویش صهیونیست ها را به شدت مورد انتقاد قرار داده و پاکی کودکان در جنگ ها را نشان داده است. یکی از تاثیر گذارترین کلیپ های او نشان دادن معصومیت کودکانی است که در کنار تانک ها مشغول بازی های کودکانه خویش اند. شاید یکی از دلایلی که او این چنین مورد عتاب و سرزنش قرار گرفت ، به همین خاطر باشد، چرا که بسیاری از قدرت های جهان از مواضعی که او اتخاذ می کرد، ‌راضی به نظر نمی رسیدند.

تصویر
بابک جهانبخش
[ خواننده پاپ ]


همه بچگی های من با مایکل جکسون عجین شده بود. تی شرت اش را می پوشیدم وعاشق اش بودم. خیلی کوچک تر ازآن هستم که راجع به مایکل نظر بدهم،او یک اسطوره تکرار نشدنی بود.کاری با حاشیه ها وجنجالها و بقیه مسائل اش ندارم ولی دربخش هنری زندگی اش یک استثناء بود.
من بزرگ شده آلمان هستم وبه همین دلیل بیشترامکان این راداشتم که در چند وچون مسائل اش باشم.همیشه توی ماشینم ترانه هایش را گوش می دادم واسطوره والگوی من بود. خیلی فراتراز زمان پیش می رفت.او یک آدم فضایی بود. نبودش به دنیای موسیقی ضربه ای جبران ناپذیر خواهد زد.
خبرفوت مایکل تکان دهنده بود.خیلی گریه کردم.اوقهرمان کودکی های من بود وهضم این خبر، برایم سخت و غیرقابل باوربود.
کاش از اسطوره ها یاد بگیریم تا جهانی تر شویم. یک دنیا با این همه آدم متحول شد. کاش ما هم کمی یاد بگیریم و برای پیشرفت موسیقی مان تلاش کنیم.

بازگشایی مرکز موسیقی بتهوون بعد از 21 ماه

موسیقی‌ما - فروشگاه بتهوون به دلیل مشکلات به وجود آمده 21 ماه تعطیل بوده است و پنجشنبه 25 تیرماه با حضور اساتید موسیقی همچون فریدون شهبازیان، رامین بهنام، فردین خلعتبری، کیاوش صاحب ‌نصب افتتاح می‌شود.
پس از 21 ماه تعطیلی فروشگاه بتهوون بازگشایی می‌شود.
بابک چمن‌آرا مدیر مرکز موسیقی بتهوون ، ضمن تشریح برنامه‌های این مرکز افزود: مرکز موسیقی بتهوون بیش از 56 سال است که در عرصه موسیقی کشور فعال است.
وی ادامه داد: فروشگاه بتهوون به دلیل مشکلات به وجود آمده 21 ماه تعطیل بوده است و پنجشنبه 25 تیرماه با حضور اساتید موسیقی همچون فریدون شهبازیان، رامین بهنام، فردین خلعتبری، کیاوش صاحب ‌نصب افتتاح می‌شود.
چمن‌آرا افزود: در دوره جدید فعالیت این مرکز آثار به صورت مدرن عرصه می‌شود و مشتریان و علاقه‌مندان موسیقی می‌توانند محصول خود را انتخاب کنند و یا امکاناتی که به زودی به فروشگاه اضافه می‌شود قسمتی از اثر را در داخل فروشگاه بشنوند.
وی ادامه داد: مرکز نشر موسیقی آوای خورشید نیز همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد و بلیط کنسرت و برگزاری آن کنسرت نیز از سایر فعالیت‌های این مرکز است.
مراسم افتتاح دوره جدید فعالیت فروشگاه موسیقی بتهوون پنجشنبه 25 تیرماه ساعت 16 در محل این فروشگاه واقع در خیابان کریم‌خان زند خیابان سنایی برگزار می‌شود.

تصویر

آهنگ‌ساز آلبوم موسیقی «شوخی»:با نگاه جهانی ساز تار را نواختم

موسیقی‌ما - پیمان خازنی گفت: وظیفه هنری من ایجاب می‌کند تا نیاز جامعه را ارزیابی کنم،به همین دلیل در شرایط فعلی به موسیقی تلفیقی پرداختم و قصد داشتم در آلبوم «شوخی» در کنار معرفی ساز تار به جهان، قطعاتی را با سلیقه‌های مختلف در کنار هم جای دهم.
این آهنگ‌ساز و نوازنده‌ی تار در جلسه‌ی رونمایی آلبوم موسیقی «شوخی» گفت: این مجموعه برداشتی تلفیقی از تار و پیانو است، به ‌گونه‌ای که تار در نقش ملودی پرداز و پیانو در نقش همراه‌کننده حضور پیدا می‌کند و براساس ملودی‌های نواخته‌شده از سوی تار، پیانو لباس‌های مدرن، جاز و کلاسیک برتن می‌کند.

او ادامه داد: در این آلبوم ،«بابک بروجردی» و «شاهد علیزاده» به عنوان نوازنده‌های پیانو با بنده همکاری می‌کنند.

خازنی که به گفته‌ی خودش از پنج‌ سالگی نوازندگی سه‌تار، از هفت ‌سالگی نوازندگی تار را آغاز کرده است، در هشت سالگی به کلاس‌های کیوان ساکت می‌رود و اهداف موسیقیایی خود را شکل می‌دهد. او در هفده سالگی در گروه وزیری به عنوان نوازنده حضور پیدا می‌کند و بعد از آن به‌صورت تجربی نوازندگی تار را ادامه می‌دهد و با توجه به علاقه‌ی خاصی که به موسیقی کلاسیک و دوئت نوازی دارد، تصمیم به اجرای آثاری در این شکل می‌گیرد به گونه‌ای که خود به عنوان سولیست تار حضور پیدا می‌کند و در کنار آن سازهای دیگری هم‌چون پیانوی کلاسیک، گیتار فلامینگو، گیتار کلاسیک، تنبک، قانون و غیره را به شکلی مدرن به اجرا در می‌آورد.

خازنی که به اعتقاد خودش در حوزه‌ی موسیقی تلفیقی فعال است،ادامه داد: در آن سال‌ها موفق شدم، موجی‌نو در موسیقی به اندازه‌ی خودم ایجاد کنم که البته در آن اجراها اشکالات‌ریزی هم وجود داشت،ولی با توجه به سن و سالم کمتر به چشم می‌آید اما بعد از گذشت زمان تصمیم گرفتم از میان این 60 قطعه که به‌صورت تجربی اتود زده بودم ،قطعاتی را انتخاب و در قالب یک آلبوم موسیقیایی عرضه کنم.

این نوازنده‌ی تار تصریح کرد: از میان این قطعات،هفت قطعه را که کاراکترهای مختلفی داشتند و در قالب شخصیت‌ پیانو قابل اجرا بودند، انتخاب کردم و ضبط کارها را طی دو سال گذشته صورت دادم.

او در ادامه‌ی این نشست با پرداختن به مقوله‌ی موسیقی تلفیقی در شرایط فعلی عنوان کرد: موسیقی تلفیقی در سال‌های اخیر بارها به گوش خورده و به‌خصوص در دهه حاضر به‌صورت جدی به آن پرداخته شده است. زیرا جامعه در این لحظه احساس نیاز به چنین موسیقی می‌کند و موسیقدانانی که این نیاز را احساس کردند،به این سبک می‌پردازند و خوشبختانه به مرور تعداد علاقه‌مندان به موسیقی تلفیقی در حال افزایش است.

خازنی خاطرنشان کرد: موسیقی تلفیقی به معنای هم‌مشرب کردن دو یا چند گونه فرهنگی به شکلی است که قسمتی از فرهنگ خود را هدیه دهیم و قسمتی از فرهنگ دیگری را به هدیه بگیریم. در این میان یک گفت‌وگوی بین فرهنگی ایجاد می‌شود که اگر به درستی به حفظ اصالت‌های فرهنگی بیانجامد می‌تواند پاسخی جدی به نیاز امروز جامعه بدهد.

این آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده متذکر شد: در آلبوم «شوخی» تلفیق‌های زیادی صورت گرفته است. به عنوان مثال در اجرای قطعه «تارانتلا» که به نوعی از رقص ایتالیایی اطلاق می‌شود من سعی کردم فرم این رقص را با نگاه به موسیقی اساتید غربی که به آن پرداخته‌اند و با اتود‌های خودم با ساز تار اجرا کنم و البته در اجرای آن از موسیقی جاز نیز بهره گرفته‌ام. به همین ترتیب در اجرای این قطعه سه فرهنگ مختلف را با ساختاری نو در کنار هم قرار دادم.

او تاکید کرد: این سبک از موسیقی تلفیقی هنوز با گوش ما آشنایی زیادی ندارد و قطعا باید از سوی علاقه‌مندان ان مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. به همین دلیل هم توصیه می‌کنم این قطعه بارها شنیده شود.

خازنی در ادامه به قطعه‌ی «معمای آفرینش» اشاره کرد و افزود: هفتمین قطعه این آلبوم که با تک‌نوازی تار تصویر شده است، در هیچ کدام از 7 دستگاه موسیقی ایرانی و گام‌های ماژور و مینور نیست بلکه در گام «دورین» که یک گام کلیسایی منسوخ شده از دوره‌ی باروک به بعد است اجرا شده است.

این هنرمند تصریح کرد: با تحقیقی که بر روی این گام موسیقی انجام دادم، تلاش کردم تا آن را برای ساز تار استفاده کنم .البته در اجرا آن را با لهجه‌های موسیقی سنتی ترکیب کردم و قطعه را به‌صورت نیمه بداهه نواختم.

او معتقد است: در اجرای این قطعات از مرز سنتی تار، پا را فراتر گذاشته و به این ساز به دیده‌ی جهانی نگاه کرده‌ است.

او گفت: وظیفه اجتماعی من در عصر حاضر حکم می‌کند که به نوعی از تلفیق در موسیقی بپردازم، لذا به عنوان یک هنرمند از گام برداشتن در این عرصه نباید هراسی داشته باشم .هرچند که هرکار جدیدی منتقدان خود را دارد و عده‌ای آن را رد خواهند کرد اما در این میان مخاطب جایگاه ویژه‌ای دارد و قضاوت او نشان‌دهنده‌ی موفقیت و یا عدم موفقیت یک کار است.

این نوازنده‌ی تار تاکید کرد: اگر به تاریخ موسیقی نگاه بیندازیم، متوجه می‌شویم که بسیاری از سازها در فرهنگ ما جایگاه خود را به مرور پیدا کردند لذا در عرصه‌ی موسیقی سنتی نمی‌توان ادعا داشت که موسیقی فعلی همان‌ چیزی است که از ابتدا بوده است، اما برای این‌که سازی هم‌چون تار را به جهان معرفی کنیم باید در ملودی‌ها و تکنیک‌هایمان نیز تجدید نظر حاصل کنیم که من در آلبوم «شوخی» با همراهی ساز پیانو این کار را صورت دادم.

او معتقد است: در این مجموعه قطعاتی با سلیقه‌های مختلف در کنار هم جای داده شده تا افراد با روحیه‌های مختلف آن را گوش دهند. اما در نهایت در این مجموعه تلاشم بر این بود تا ماهیت تار را نشان دهم.

خازنی اضافه کرد: از آنجا که این آلبوم اولین ماحصل جدی فعالیت‌هایم محسوب می‌شد، ترجیح دادم تا خودم را به عنوان یک نوازنده‌ی تلفیقی و نه سنتی معرفی کنم. به همین دلیل هم عنوان «شوخی» را برای این اثر برگزیدم تا فاصله‌ی این اثر را با اجتماع تار‌نوازان نشان دهم.

پیمان خازنی تلاش دارد تا پایان آذرماه امسال قطعاتی از آلبوم «شوخی» را در فرهنگسرای هنر اجرا کند و بعد از آن نیز قصد دارد در جشنواره‌ی موسیقی فجر امسال با گروه «باشا» و با صدای علی رستمیان قطعات سنتی را به اجرا درآورد .

این هنرمند هم‌چنین تا پایان سال جاری دو آلبوم موسیقی با کلام را با صدای محسن شاهرودی و دیگری با صدای علی رستمیان منتشر می‌کند.

تصویر
منبع : ایسنا

24 و 25 تیرماه برگزار می‌شود؛کنسرت رضا صادقی در کیش

موسیقی ما - رضا صادقی در دوازدهمین جشنواره تابستانی کیش 24 و 25 تیرماه در این جزیره کنسرت برگزار می کند.
دوازدهمین جشنواره تابستانی کیش که از 15 تیر ماه آغاز شده است چهارشنبه و پنجشنبه این هفته در بخش موسیقی میزبان رضا صادقی(خواننده پاپ) با همراهی گروه مشکی پوشان خواهد بود.
در جشنواره تابستانی کیش خوانندگان دیگری نیز به اجرای برنامه خواهند پرداخت که از آن جمله می توان به احسان خواجه امیری، محسن یگانه و حمید عسگری اشاره کرد.
این جشنواره تا پایان مرداد ماه ادامه خواهد داشت و علاوه بر برگزاری کنسرت، برنامه های دیگر مانند مسابقات ورزشی، اجرای تئاتر، نمایش فیلم و ...ارائه می شود.

تصویر

فخرالدینی از رهبری ارکستر ملی ایران کناره‌گیری نکرده است

موسیقی ما - دفتر موسیقی ارشاد اعلام کرد: فخرالدینی همچنان رهبر ارکستر ملی است.
به گزارش موسیقی ما به نقل از روابط عمومی دفتر موسیقی ارشاد، این دفتر اعلام کرد: در پی خبر درج شده در بعضی خبرگزاری‌ها مبنی بر کناره گیری استاد فرهاد فخرالدینی رهبر اکستر ملی ایران، روابط عمومی دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تکذیب این خبر اعلام داشت استاد فخرالدینی همچنان رهبر ارکستر ملی است .
لازم به ذکر است به جهت حجم فعالیت ها و مشغله‌های انجمن موسیقی ایران در انجام امور سه مجموعه ارکستر ملی ایران، ارکستر سمفونیک و گروه کر دفتر موسیقی و ساماندهی بهتر امور اجرایی و استفاده از ظرفیت‌های مجموعه ارکستر ملی ایران و فعالیت‌های استانی ارکستر ملی به بنیاد و فرهنگی هنری رودکی واگذار شده است.
انجمن موسیقی ایران همچنان مسئولیت اجرایی ارکستر سمفونیک تهران و گروه کر دفتر موسیقی را بر عهده دارد.
هر سه مجموعه فوق‌الذکر (ارکستر ملی ایران، ارکستر سمفونیک تهران و گروه کر دفتر موسیقی) همچون گذشته تحت حمایت و سیاست‌های دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت خواهند کرد.